هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ

خلاصه‌ی جلسه‌ی مردادماه

بسم الله ...


ما در این عالم با دعوت ها و صداهای مختلفی مواجه هستیم و از هر سو هر کسی ما را به سمت خودش دعوت می کند و سفره ای را جلوی ما پهن می کند. از مکاتب بزرگ گرفته تا خرده فرهنگ های کوچک. دوستانمان،صدا و سیما و ماهواره و اینترنت و... هر کدام ما را به فضا و محیطی دعوت می کنند.

چگونه و با چه ملاکی باید از بین این دعوت ها انتخاب کنیم؟


انسان قوای عاقله دارد و این قوا ، قوای سنجشی انسان است اما به غیر از این باید معیاری برای سنجش و مقایسه داشته باشیم.

این معیار از کجا باید بیاید؟

دین هم یک دعوت است و ما را به یک شهر دعوت می کند.شهری که در آن خدا را یک جور میبینیم، انسان را یک جور میبینیم، و همه چیز قواعد و قوانین خاص خودش را پیدا می کند.


برای اینکه این دعوت را بسنجیم دو مرحله را باید طی کنیم:


گام اول: ببینیم این دعوت ما را به چه فضا و محیطی دعوت می کند.

گام دوم: برای هر سنجش جز ترازوی دو کفه ای، نیاز به یک معیار است. در واقع معیار، خودم هستم.وجود خودم. نه صرفا اندیشه ی خودم. در دین به این معیار و قالب می گویند فطرت. دعوت باید با این قالب متناسب باشد. وقتی میگوییم اشهد ان محمد(ص) رسول الله، یعنی این که پیامبر! دست شما درد نکند..دعوت شما اندازه ی من بود!

رکن فهمیدن دعوت رسول الله(ص) قرآن است. با غوطه ور شدن در قرآن می شود دعوت پیامبر را درک کرد.

باید با دین انس پیدا کنیم تا بتوانیم مقایسه اش کنیم. یک قسمتی از وقتمان را بگذاریم برای انس با قرآن.ببینیم با این کتاب 600 صفحه ای چه کرده ایم؟

تنها کتابی که ادعایش وجود دارد(فارغ از اینکه قبول داشته باشیم یا نه) بدون هیچ تحریفی از جانب خداست، قرآن است.

پیامبر اکرم معجزاتی داشته اند(مثل شق القمر) ولی ایشان معجزه ی خود را قرآن می دانند. ما باید برویم و با قرآن مواجه شویم.

 

سوره ی مبارکه ی قلم:

عده ای به پیامبر تهمت مجنون بودن زده بودند. در این سوره خدا از پیامبر دفاع می کند.١

رسول خدا به توحید دعوت می کند و در مقابل عده ای ادعا می کنند که توحید نه! و بر شرک اصرار دارند. می گویند دعوت تو غلط است و دعوت ما درست است.خداوند می پرسد که آنها حجتشان چیست ؟ بر چه چیز تکیه می کنند؟٢

در آیه ی 42 می فرماید که من بالاخره این موضوع را کشف می کنم و پرده ها را کنار می زنم.٣

خدا در این دنیا پرده ها را کنار نمی زند. قرار نیست در این دنیا پی بردن به حقانیت رسول خدا طوری باشد که نشود با آن مخالفت کرد. باید بساط شرک و مخالفت با پیامبر در مقابل توحید فراهم باشد.

خدا در روز قیامت مردم را به سجده دعوت می کند ولی عده ای نمی توانند. در آیه ی 43 می فرماید که این ها کسانی هستند که در دنیا دعوت به سجده شدند در حالیکه سالم بودند.4

رسول الله ما را به یک چیز دعوت کرده و آن سجده است.

دین همه اش سجده است. سجده یعنی خضوع، بندگی، خاکساری.

بنده کارش سجده است. این حرف را فقط انبیا زدند.

 

در مقابل توحید، شرک می گوید که بنده ی خودت باش.شیطان آدم ها را به جایی میبرد که ماوای آن ها آتش می شود. یعنی در جایی که آدم ها هنگام پناه بردن به آتش پناه میبرند.5

عبد می گوید که من در هرکاری که می خواهم در زندگی انجام بدهم دعوت به سجده شده ام. مثلا وارد محیط درسی که شدم باید ببینم سجده اش چگونه است. چگونه می شود خضوع کرد.


دین یک درخت است. ریشه ی این درخت خضوع در مقابل خداست. ما مامور به سجده ایم. کسی که در این دنیا  در مقابل خدا گردن کشی کند آنجا هم گردن کش است.

 

1-ما انت بنعمه ربک بمجنون

2-آیات 37 تا 41

3-یوم یکشف عن ساق و یدعون الی السجود فلایستطیعون

4-خاشعه ابصارهم ترهقهم ذله و قد کانوا یدعون الی السجود و هم سالمون

5- سوره ی نور، آیه 57


+ این هم  فایل صوتی سخنرانی جلسه‌ی مردادماه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۴
عقیله عشق
يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۰ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی مردادماه

بسم الله..


تمام دلخوشی من، به نام های شماست. نه از رفتارتان چیزی در من هست، نه از باورهاتان. تمام رابطه ی من با شما به اسم هاتان بند است، به نخ نازک کلمه.
من فقط همین را در خودم سراغ دارم که وقتی اسم هاتان می آید یک جوری م میشود که مثل اول عشق است.
البته این وضعی که من هستم حسودی و ترس دارد. حسودی به آن ها که شما برایشان فقط یک واژه نیستید -وقتی بودن و نبودن اسم هاتان اینقدر فرق میکند پس بود و نبود نورتان و خودتان درون کسی باعث چه اتفاقی می شود؟
ترس هم که معلوم است دارد؛ وقتی تمام معنای زندگی آدم به رشته ی به این نازکی بند باشد، یک روز، فقط اگر یک روز این ریسمان نازک عشق را موریانه ای بپوشاند، ما به کجا پرتاب خواهیم شد؟
به ابدیت لایزال نیستی؟ خلأ مطلق؟

حال من مثل غاری است که قبلا دهانه ای به روشنایی داشته، ولی حالا سنگهای خود ساخته ام تمام مسیر نور را بسته اند. تنها فرقی که بین من با خاک و سنگ اطرافم مانده،این است که پیش از بسته شدن دهانه ی روشناییم، کسی نام های شما را انگار در من فریاد کرده است.

فریاد کرده محمد،علی،فاطمه، رضا،.. الان من مسدود شده ام ولی نه که غار بوده ام هنوز این نام ها در من تکرار میشود. پژواک اسم ها لای دیواره ها و سنگهام مانده. تنها بارقه ی امیدی که حالا هست همین است که رهگذری از اینجا بگذرد و پژواک این نامها را از زیر صخره ها بشنود، سنگها را بزند کنار باز مرا به روشنایی برساند.تمام دلخوشی من، به پژواک نام های شماست. 

چه شیرین است نام هاتان.*


*از خدا خانه دارد، با اندک تصرف


هیئت
چهارشنبه 7 مرداد
ساعت 16 
با حضور حاج آقا شریفیان

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۰
عقیله عشق