بسم الله..
هبوط، به خاطر توجه انسان به بدن و مطرح شدن "من" بود. بزگترین مشکل ما هم این است که خودمان را بدن تصور میکنیم.
خدا انسان رو بر خودش شاهد می گیره و بعد می پرسه أ لستُ بربّکم؟ یعنی ما رو نشان می ده و از خودش سوال می کنه.
اصلاً روش ویژه ی قرآن که در هیچ یک از تفکرات گذشته مطرح نشده این است: معرفة النفس بهترین و سهل الوصول ترین روش برای رسیدن به حقیقت توحید است. در این مسیر هم دستورالعمل ها همان شریعت (واجبات و محرمات) است و دین آمده برای همین معرفت. دین چیزی جز فطرت ما نیست که به بیان تشریع در آمده.
برای رسیدن به توحید باید از خود عبور کرد. هرکاری می کنیم یا از من حقیقی دورمون می کنه، یا ما رو خودیاب تر می کنه.
یک لحظه توقف در "من" نیست... این "من" سیاله واگر میخوایم مراحل رو طی کنیم، باید در خودمان طی کنیم؛ از یه "من" شروع میکنیم، در یه "من" سیر میکنیم، و به اون حقیقت "من" میرسیم. ما توی این مسیر با تقابل عشق و عقل استدلالی مواجه هستیم. باید یه جوری بشیم که جز محبت خدا چیزی برامون تاثیرگذار نباشه.
وقتی در پی ایده آل ترین چیزا هستیم، در واقع داریم توحید رو میخوایم ولی مصداق رو گم کرده ایم.
برای رسیدن به این معرفت، بزرگان دستوراتی دارند:
- حتی الامکان باید به خودمون خلوت بدیم.
- سکوت خیلی ثمرات داره و اکثر آفت ها از زبان ه.
- اشک برای امام حسین راه رو برای ما باز میکنه. حتی این اشک مرتبه هم داره و کسی که بر زخم ها گریه می کنه با کسی که از روی محبت اشک می ریزه فرق داره.
- نماز، گزارش وجود ماست که خودمون رو به خودمون گزارش بدیم و بفهمیم چی هستیم.
قرآن که ریشه واژگانی اش "قرء" است، در واقع انسانِ قرائت شده ست.. وقتی قرآن رو میخونیم داریم خودمون رو بازخوانی میکنیم. باید همه آیات رو به خودمون بگیریم، حس کنیم به خودمون نازل شده.اما بعضیا انقد از خودشون دور شدن که قرآن براشون "لایزید الظالمین الا خسارا"* می شه.
* سوره اسرا آیه 82
پینوشت: برای دریافت کفدستی های جلسهی آبانماه به ادامهی مطلب بروید.