هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی شهریورماه

اَنتَ الَذی اوَیْتَ...

اَنتَ الَذی کَفیْتَ...

اَنتَ الَذی هَدَیْتَ...

***

الها...

چگونه از احوالم به تو شکایت کنم، حال آنکه بر تو پنهان نیست؟

یا چطور مرا از امیدهایی که به تو دارم محروم میکنی؟ و حال آنکه آنها به سوی تو وارد شده اند... 

خدای من، با [وجود] نادانی بزرگم، چقدر لطف داری به من...

و چقدر با [وجود] کردار زشتم، مهربانی میکنی به من...

معبود من!

تو چقدر به من نزدیکی،

و من از تو دورم...

و تو چقدر به من مهربانی...

پس چیست که مرا از تو دور می‌سازد؟

ای خدا! مقصودت از خلقت من این است که خود را در همه چیز به من بشناسانی...

و من نسبت به تو، در هیچ  امری غافل نباشم...

و خدایا! هر قدر که خواری‌ام زبانم را لال کرده، لطف و کرمت زبانم را گویا میسازد.

و هرچه اوصاف و احوالم مرا از تو مأیوس ساخته، نعمت‌هایت مرا به طمع می‌اندازد...

***

اَنتَ الَذی رَزَقْتَ...

اَنتَ الَذی وَفَّقْتَ...

اَنتَ الَذی اَعْطَیْتَ...


 

 

هیئت

چهارشنبه 3 شهریور

ساعت 16

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۱
عقیله عشق
دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ب.ظ

خلاصه‌ی جلسه‌ی مرداد ماه

بسم الله الرحمن الرحیم

خواندن تاریخ فاید دارد. همانقدر که استاد شدن در یک علم، فهم ِ عمیق پیدا کردن در یک رشته، بدون خواندن تاریخ آن علم شدنی نیست، برای بدست آوردن فهم عمیق دینی هم خواندن تاریخ اسلام بنظر می آید که واجب است!

فایده اش هم این است که آدم یک مجموعه وقایع را باهم دارد. هم عواملی که منجر به یک واقعه می شوند در اختیارش هست، زمینه سازهای وقوع حادثه ها، هم کم و کیف خود حوادث را می توان بررسی کرد، هم پی آمد ها و تبعات یک رخداد موجود است. اینطوری هست که می شود یک سیر کامل را مشاهده کرد، و همانطور هم که خداوند در قرآن با ذکر داستان و تاریخ ِ گذشتگان به ما نشان میدهد، حوادث تاریخی تکرار می شوند، از آنجا که ذات و ماهیت انسان یکی است، از آنجا که خیر و شر همواره در طول تاریخ یکجور روبروی هم ایستاده اند.

...

امام صادق (ع) موقع شهادت شان، شصت و پنج سال سن مبارک شان بود و 34 سال نیز مدت زمان امامت شان. و در میان ائمه ی اطهار – مستثنی از حضرت ولیعصر (عج) – بیشترین سن، و بیشترین زمان امامت را دارند. 

نمودار زندگی حضرت را میتوان در سه شاخه ی اصلی ترسیم نمود:

1.     تبیین و تبلیغ مسئله ی امامت

2.     تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی

3.     وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک-سیاسی

1."...امام در روز عرفه، در عرفات می رفت توی این جمعیت عظیم می ایستاد، که از کجا آمده اند؟ از همه ی نقاط اسلام؛ از آفریقا، از خاورمیانه، از حجاز، از عراق، از ایران ِ آن روز...از همه جا اینجا آدم هست. اینجا یک بمب منفجر کنی در همه ی عالم اسلام منفجر کرده ای...لذا امام در آن جمعیت بزرگ می ایستاد، سلسله ی درست امامت را بیان می کرد: "ایها الناس ان الرسول الله کان الامام" خود پیغمبر امام بود، یعنی پیشوا و رهبر جامعه بود. "ثم من بعده علی ابن ابی طالب" همان منطق شیعه؛ بعد حسن، بعد حسین، بعد علی بن الحسین، بعد محمد بن علی، و بعد من. خودش را معرفی می کرد به عنوان امام و این خیلی جرئت می خواست. این حرف عادی ای نبود، حرف ساده ای نبود، این بزرگ ترین اعلان مخالفت بود دیگر، و این کار را امام در دوران بنی امیه می کرد، آخر بنی امیه..."

2."...امام با دیگران درباره ی قرائت آیات قرآن و تفسیرهای قرآن مباحثه کرده، داد کشیده، فریاد کشیده که آنها چرا اینجور غلط می گویند، آیات را اینطور باید تفسیر کرد...در باب نحله ی فقهی هم که مکتب امام صادق قویترین و نیرومندترین مکتب های فقهی آن زمان بوده به طوری که اهل تسنن هم قبول دارند. تمام امام های اهل تسنن یا بلاواسطه و یا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردی کرده اند. در راس ائمه اهل تسنن ابوحنیفه است، و نوشته اند ابوحنیفه دوسال شاگر امام بوده..."

3."پس از مرگ معاویه، هزاران نفر به امام حسین و آن حضرت را برای قیام به کوفه دعوت می کنند...نگرنده تاریخ از خود می پرسد: آیا رواج تفکر و گرایش های شیعی تا این اندازه، جز در سایه ی یک فعالیت حساب شده ی تشکیلاتی از سوی گروه شیعیان متعهد یک دل یک جهت ممکن و معقول است؟ بی شک پاسخ منفی است..."،"...ممکن است سوال شود اگر براستی چنین شبکه ی تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته باشد، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتا ماجرایی از آن نقل نشده است؟ پاسخ- همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، بطور خلاصه آن است که دلیل این بی نشانی را نخست در پایبندی وسواس آمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی "تقیه" باید جست که هر بیگانه ای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع می شد و سپس در ناکام ماندن جهاد شیعه در آن مرحله و به قدرت نرسیدن آنان، که فعالیت پنهانی آنان و خاطرات تلخ و شیرینی که از فعالیت های تبلیغاتی شان داشتند، در سینه ها می ماند و کسی از آن خبر نمی یافت و در تاریخ نیز ثبت نمی شد..."

 

پی‌نوشت: عکس‌های مربوط به محتوای بحث مجلس ذی القعده هیئت را از این‌جا دریافت کنید.


1.کتاب انسان 250 ساله -  برگرفته از سخنرانی های آیت الله سید علی خامنه ای

2و3- کتاب سیری در سیره ائمه - شهید مطهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۵
عقیله عشق
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی مردادماه

بسم الله الرحمن الرحیم

اجازه ام دهید از راه های دور بیایم؛ در بزنم خانه تان را؛ راهم دهید، پناهم دهید، حالم را -هر چند می دانید- بپرسید. اجازه ام دهید به نگاهتان؛ که کار ما سیه روی ها جز به دیدار شما درست نخواهد شد.

ما محتاج دعای تنها نیستیم سیدنا... ما محتاج نگاهیم؛ کوچکیم؛ پر از بهانه ایم.

اجازه مان دهید. به تنور*مان بخوانید، و اگر اطاعت نکردیم بیرونمان کنید و نهیب بزنید که "شیعه" این چنین نیست.

اما بعدش... یادمان بدهید شیعه بودن و درد شیعه بودن را.

از درگاهتان نرانید ما را.

هیچ یم بی شما.

 

* یکی از اصحاب امام صادق (ع) نقل می‌کند: در محضر مولایم امام صادق (ع) ودم، سهل بن حسن از شیعیان خراسان وارد شد، سلام کرد و نشست، عرض کرد: شما خاندان امامت، چرا بر حق خود سکوت کرده و قیام نمی کنید و حال آن که هزاران نفر از شیعیان شما آماده شمشیر زدن در رکاب شما هستند.

امام فرمود: ای خراسانی! لحظه ای درنگ کن. پس امر فرمود تنور را روشن کنند، هنگامی که آتش شعله ور شد، به سهل فرمود: داخل تنور شو، سهل گفت: ای پسر رسول خدا مرا از این کار معاف بدار، در این هنگام هارون مکی یکی از اصحاب با وفای امام وارد شد در حالی که کفش های خود را در دست گرفته بود، سلام کرد و جواب شنید، امام به او فرمود: کفش های خود را بر زمین بگذار و داخل تنور شو، او بدون هیچ درنگی وارد تنور شد و در میان شعله های آتش نشست. امام صادق (ع) رو به خراسانی کرد و از حوادث خراسان برای او گفت، انگار امام در آن جا حاضر بوده. پس فرمود: داخل تنور را نگاه کن. مامون رقی می گوید: من هم جلو رفتم و داخل تنور را مشاهده کردم، هارون مکی در میان آتش نشسته بود، برخاست و از تنور خارج شد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر مانند او می شناسی؟ عرض کرد: به خدا قسم احدی را نمی شناسم، امام حرف او را تایید نمود و فرمود: در زمانی که ما حتی پنج نفر از این گونه یاران نداریم چگونه قیام کنیم؟


هیئت

چهارشنبه 6 مرداد

ساعت 16

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۷
عقیله عشق