دعوت دومین جلسهی محرم، آبان ۹۵
بسم الله
قرآن ورق خورد ...
و به داستان خضر و موسی رسید.
آن گاه که موسی اجازه خواست تا با او او همراه شود و قدم به قدم رشد بیاموزد.
خضر گفت تو تاب اعمال مرا نداری از آن رو که حکمتش را نمیدانی
اما موسی نمیخواست این فرصت را از دست بدهد
پس قول داد درباره کارهای خضر از او سوال نکند و تنها در پیِ او برود.
سوراخ کردن کشتی،
کشتن یک انسان،
ساختن دیواری در شهری غریب ...
موسی نتوانست ببیند و دم برنیاورد.
و هر بار سوال کرد.
آخرین فرصت ...
موسی سوال کرده بود و خضر، پیش بینی اش را -درباره تاب نیاوردن موسی- باز به یادش آورده بود.
موسی گفت: این بار اگر سوالی کردم، "دیگر با من مصاحبت نکن"!...
و باز سوال کرد.
تا این همراهیِ معجزه آلود بین دو ولی خدا تمام شود.
چه میشد اگر موسی آن تنبیه را خودش برای خودش طراحی نمی کرد؟
شاید خضر نمیخواست همراهی شان تمام شود ...
***
موسا ییم!
در قفسِ هجرِ تو!
هجری که خودمان با نیات و اعمال خودمان برای خودمان درست کرده ایم.
کاش زین پس تمام طلب هایمان بر محورِ "وصل" شما باشد ...
هیئت؛
جلسه دوم از جلسات سه گانه ویژه محرم و صفر
سخنران، حاج آقا فدایی
چهارشنبه 19 آبان، "ساعت 16"
با موضوع "اضطرار به ولی"
نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران