هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۹ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی دی ماه

بسم الله..

اولِ حرکتش، گفته بود هر کس می‌خواهد «مُهجه»‌اش را در راه ما ببخشد و فدا کند، با ما بیاید. «مهجه» یعنی خونِ قلب. خونِ دل. لابد کنایه از عمق همراهی و وفاداری است. بعضی‌ها قیام کردند و همراهش شدند. خون دل‌شان را ریختند به پای او. بعدترش توی زیارت عاشورا به آن صحابه‌ی رویایی با «الذین بذلوا مهجهم دون الحسین» اشاره می‌کنیم. دعا می‌کنیم خدا قدم‌های ما را هم مثل آن‌ها ثابت و صادق قرار بدهد..
و کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا...

آسان نیست. نمی‌شود همراهی‌ات سطحی و شعاری باشد. باید خونت را بگذاری وسط. خون دلت را...
قافله در راه است...
صدای هل من ناصر امام عصر را می شنوی...؟


( در صفحه ی تقویم، شبی مانده تا آغاز ولایت امام زمانمان... )

+ در هیئت این ماه انشالله، حلقه بحثی پیرامون معرفةالنفس و رساله ی لقاء الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی برقرار خواهد بود و سخنرانی نخواهیم داشت‬

هیئت

چهارشنبه 2دی

ساعت 15 

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۹:۱۹
عقیله عشق
يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ب.ظ

خلاصه جلسه آذرماه

بسم الله...


ادامه ی بحث معرفت نفس:


آن چیزی که زندگی دنیایی را از زندگی قبل از دنیا و بعد از آن متمایز می کند زندگی اجتماعی(اعتباری) است. اگر اجتماع نبود و فقط خودم تنها بودم بسیاری از روابط و مناسبات مثل مالکیت، ریاست، زوجیت و ... وجود نداشت.

هرچه بشر جلوتر آمد اعتبارها بیشتر شد. در واقع یک جور اعتبار در اعتبار به وجود آمد و روابط و مناسبات پیچیده تر شد. ما برای اداره ی زندگی مجبور به اعتبارسازی شدیم. زبان از جمله ی این اعتبارسازی هاست.

بدن، قوه ی عامله ی ماست. ما با این بدن عمل می کنیم. بدن ما یک سری بایدها و نبایدها برای ما ایجاد می کند؛ مثلا من تشنه ام باید آب بخورم یا خسته ام باید بخوابم.

هر کسی با یک سری بایدها و نبایدهایی زندگی اش را پیش می برد تا هنگام مرگ که این قوه ی عامله(بدن) از کار می افتد.

خدا یک مجموعه ای از بایدها و نبایدها را به عنوان دین به وسیله ی نبی برای ما فرستاده است. دین هم در واقع اعتبارسازی کرده است اما ظاهر اعتباری دین، باطنی دارد.

برای رسیدن به حقیقت باید اعتبارسوزی کنیم یعنی از ظاهر رد شویم و به باطن برسیم.(البته این بدین معنا نیست که ظاهر اعمال را ترک کنیم بلکه باید توجهمان به باطن باشد.)

ما باید دائما با خودمان خلوت کنیم. اگر درگیر امر و نهی خدا شویم دیگر به دنبال تفاخر و تکاثر و... نمی رویم.

هر چقدر که متخلق تر و متشرع تر شویم خودیاب تر می شویم. اگر قرار است به خودم برسم باید مقید به این بایدها و نبایدها باشم.


پی‌نوشت: برای دریافت کف‌دستی‌های جلسه‌ی آذر ماه به ادامه‌ی مطلب بروید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۷
عقیله عشق