هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۱۶ ب.ظ

خلاصه‌ی دومین جلسه‌ی محرم، آبان ۹۵

بسم الله...

مقدمه ای برای ادامه ی بحث اضطرار به ولی:


جمع الهی:

 قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ*

جمع خودتان را جدی بگیرید

چرا؟

تفاوت جمع عاطفی و الهی:

استحکام هر جمع به عنصر ارتباط و عامل اجتماع آن مربوط مى‏شود.

جمع‏ هاى‏ طبیعى‏ و عادى‏ و عاطفى‏ با جمع ‏هاى‏ الهى و محبتى و اخوتى، متفاوت مى‏ شود.

جمع الهی، به خاطر باطل‏ ها از یکدیگر جدا نمی ‏شوند.

جمع عاطفی، با کوچکترین بهانه ها پراکنده می شوند. 

 

جمع الهی، بن بست نخواهد داشت و گرفتار خستگی نخواهد شد.

جمع عاطفی با کوچکترین اصطکاک و درگیری یا انشعاب میخورد یا برچیده می شود.

 

جمع الهی، حاصل جمع دارد.    

جمع عاطفی،یا حاصل جمع ندارد یا اندک است.

 

گاهی انسان برای پول، امکان، آبرو با کسانی جمع می‌شود، گاهی برای کسب معارف، علوم یا استفاده باطنی است. گاهی جمع می‌شویم تا ضعف‌های خودمان را کشف کنیم. می‌خواهم ببینم ضعف‌هایم کجاست؟ کجا من برآشفته می‌شوم؟ اگر سر سفره دوست من آن همه را برداشت، در ماشین جا را گرفت در امکانات، سهم بهتر را برای خودش گذاشت؛ من چقدر برآشفته می ‌شوم؟

 

نقطه ضعف‌های ما در درگیریها و اصطکاک‌ها روشن می‌شود.

امام على علیه السلام: خَوافِی‏ الأَخلاقِ تَکشِفُهَا المُعاشَرَةُ**

معاشرت، اخلاق‏هاى پوشیده را آشکار مى‏ کند.

 

جمع الهی، تجمع کسانی است که در جمع‌شان می‌خواهند ببخشند نمی‌خواهند بگیرند، حتی توقع اینکه روش فکری و روشن دلی برایش بیاید را ندارند به رزقی رسیدند آمده اند که

«مما رزقناهم ینفقون»***

جمع الهی را هیچ چیز جدا نمی کند  لانفصام لها  خواهد بود.

«اللهم اجمعنا علی کلمة التقوی انک احق بها»

خدایا ما را بر این جمع استوار بدار و بر این معنا با هم جمعمان کن

 

* سوره ی مبارکه سبا آیه 26

***غرر الحکم : حدیث ۵۰۹۹

***سوره بقره؛ آیه 3

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۶
عقیله عشق
يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸ ب.ظ

دعوت دومین جلسه‌ی محرم، آبان ۹۵

بسم الله 


قرآن ورق خورد ...

و به داستان خضر و موسی رسید.

آن گاه که موسی اجازه خواست تا با او او همراه شود و قدم به قدم رشد بیاموزد.


خضر گفت تو تاب اعمال مرا نداری از آن رو که حکمتش را نمیدانی


اما موسی نمیخواست این فرصت را از دست بدهد


پس قول داد درباره کارهای خضر از او سوال نکند و تنها در پیِ او برود.


سوراخ کردن کشتی،

کشتن یک انسان، 

ساختن دیواری در شهری غریب ...


موسی نتوانست ببیند و دم برنیاورد.

و هر بار سوال کرد.


آخرین فرصت ...

موسی سوال کرده بود و خضر، پیش بینی اش را -درباره تاب نیاوردن موسی- باز به یادش آورده بود.

موسی گفت: این بار اگر سوالی کردم، "دیگر با من مصاحبت نکن"!...


 و باز سوال کرد.


تا این همراهیِ معجزه آلود بین دو ولی خدا تمام شود.


چه میشد اگر موسی آن تنبیه را خودش برای خودش طراحی نمی کرد؟

شاید خضر نمیخواست همراهی شان تمام شود ...


***


موسا ییم!

در قفسِ هجرِ تو!

هجری که خودمان با نیات و اعمال خودمان برای خودمان درست کرده ایم.


کاش زین پس تمام طلب هایمان بر محورِ "وصل" شما باشد ...



هیئت؛

جلسه دوم از جلسات سه گانه ویژه محرم و صفر

سخنران، حاج آقا فدایی

چهارشنبه 19 آبان، "ساعت 16"

با موضوع "اضطرار به ولی"

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران


پوستر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۲۲:۴۸
عقیله عشق
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ق.ظ

خلاصه‌ی اوّلین جلسه‌ی محرم، آبان نودوپنج

بسم الله..


"من شغل نفسه بغیر نفسه، تحیر فی الظلمات، و ارتبک فی الهلکات، و مدت به شیاطینه فی طغیانه" *

هر کس که خود را برای غیر خویشتن مشغول بدارد، در تاریکی ها متحیر ماند و در مهلکه ها آشفته و مشوش گردد و شیاطین مسلط بر او، او را در طغیانگری ها بکشند (یاری نمایند).

 

بعضی از آدم ها از مسائل روز خبر دارند اما حضرت امیر می فرمایند از خودت چه خبر؟چقدر از خودت و هدفت آگاهی؟چه چیز هایی در وجود من هستند؟آیا ارزشمند هستند؟چه کارهایی باید انجام بدهیم تا به مقصدمان برسیم؟

یک بخشی از فضای حقیقی غار حرای شخصی ماست که برای خودمان وقت می گذاریم و افکارمان را مینویسیم که بهترین زمانش در دل شب است (إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِیلًا**) پیامبران ابراهیمی عادت به تحنث داشتند که عبارت است از فکر کردن در خلوت برای حضور فعال در اجتماع. اگر انسان یک جلوت خوب میخواهد باید یک خلوت خوب داشته باشد.

انسان هایی که از خودشان خبر ندارند رابطه ی خوبی با ولی خدا ندارند زیرا از نیازهایشان بی خبرند و فکر میکنند تمام نیاز هایشان مادی هستند.


اضطرار به معنی نیاز شدید است و یک حالت عاطفی است.

چطور به این اضطرار پی میبریم؟ شناخت قلب شناخت جایگاه و ارتباط ولی با ما.

ما یک عالم مشترک داریم و یک عالم مختص.

عالم مختص همان عالم شخصی ماست که دغدغه ها و دلواپسی های ما را تشکیل می دهد. همین طور یک عالم آفاقی و یک عالم انفسی نیز داریم. حال چقدر اشتراک بین عالم شخصی ما و عالم شخصی ولی خدا وجود دارد؟ (رجوع شود به بررسی مطالب فوق)

سوالی که وجود دارد این است که چرا ما باید احساس "اضطرار"نسبت به ولی خدا داشته باشیم؟

یکی از جواب ها این است که ما برای زندگی نیاز به دانشی داریم که برای ما حیاتی است و بدون آن نمیتوان ادامه داد و این دانش را ولی خدا و وحی به ما می رساند. آدم ها اگر در خلوت بروند به سوال "که چی ؟" بر می خورند.

برای همین دشمنان ما برای این که ما رشد نکنیم "عدم تمرکز و مشغولیت شدید" برای ما می آورند زیرا در این بستر تمرکز و خلوت انسان به تفکرات بنیادی واساسی می پردازد و انسان را بی قرار می کند و این بی قراری نمی گذارد انسان فقط به "حال کردن" بپردازد و انسان را به جریانی وا میدارد که به ولی خدا می رسد برای همین اولین گام اضطرار به ولی خدا ایجاد بستر خلوت در زندگی آدم است.


کار در منزل برای هیئت بعد:

1-ببینید امام زمان به چه درد ما می خورد؟ (اثبات وجود لزوما اضطرار ایجاد نمی کند.موضوع بحث ما از جنس احساس نیاز است)

2- مگر ولی خدا چه می داند که ما نمی دانیم؟(پایه ی اضطرار به ولی خدا این است که ایشان را بالاتر و اولی از خود احساس کنیم.)

 

 

*خطبه 157 نهج البلاغه

** سوره مبارکه مزمل آیه 6

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۹:۲۶
عقیله عشق
شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی آبان ماه

بسم الله الرحمن الرحیم


من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه 
فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر
و ما بدلوا تبدیلا

از مومنان کسانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند؛ 
برخی بر سر پیمان خویش جان باختند، و برخی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند. *


وسعت این آیه در بیکران وجود تو تعریف می شود...
وقتی ایمان را می شود در مردانگی تو یافت
(من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه ..)
آن گاه که برادران ت را به میدان می فرستی تا عهد خویش را با خدایشان تصدیق کنند 
(فمنهم من قضی نحبه...)
و آن ها را جان فدای حق می بینی و تاب می آوری.
و منتظرانه جهاد میکنی، تا لحظه ی موعود فرا رسد ... 
(و منهم من ینتظر..)

و در سنت خدا هیچ تبدیلی نیست 

(و ما بدلوا تبدیلا...)
و در مرام تو نیز، ای آن که بیرق وفا و بندگی را به آسمان رسانده ای...


سوره مبارکه احزاب، آیه 23

 

هیئت؛

اولین جلسه از جلسات سه گانه محرم و صفر

سخنران، حاج آقا فدایی

چهارشنبه 5 آبان ساعت 16

با موضوع اضطرار به ولی

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۷:۳۵
عقیله عشق