هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

هیئت عقیله عشق (س)

هیئت دانش آموختگان مدرسه ی فرزانگان1 تهران

طبقه بندی موضوعی

۴۲ مطلب با موضوع «دعوت ها» ثبت شده است

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی سوم محرم- آذر ۹۵

بسم الله

گفت: فقیرم.
گفتند: نیستی.
گفت: فقیرم! باور کنید.
گفتند: نه! نیستی.
گفت: شما از حال و روز من خبر ندارید.
و حال و روزش را تعریف کرد. گفت که چه قدر دست هایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد، ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند.
گفت: به خدا قسم که چیزی ندارم.
گفتند: صد دینار اگر به تو بدهم حاضری بروی و همه جا بگویی که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد.
گفت: نه. به خدا قسم نه.
هزار دینار؟
نه. به خدا قسم نه.
ده ها هزار؟
نه! بازهم دوستتان خواهم داشت.
گفتند چه طور می گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی؟
"چه طور می گویی فقیری وقتی کالای عشق به ما در دارایی تو هست؟"

هیئت؛
جلسه سوم از جلسات سه گانه ویژه محرم و صفر
سخنران، حاج آقا فدایی
چهارشنبه 3 آذر، "ساعت 15"
با موضوع "اضطرار به ولی"
نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۵ ، ۲۱:۲۹
عقیله عشق
يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸ ب.ظ

دعوت دومین جلسه‌ی محرم، آبان ۹۵

بسم الله 


قرآن ورق خورد ...

و به داستان خضر و موسی رسید.

آن گاه که موسی اجازه خواست تا با او او همراه شود و قدم به قدم رشد بیاموزد.


خضر گفت تو تاب اعمال مرا نداری از آن رو که حکمتش را نمیدانی


اما موسی نمیخواست این فرصت را از دست بدهد


پس قول داد درباره کارهای خضر از او سوال نکند و تنها در پیِ او برود.


سوراخ کردن کشتی،

کشتن یک انسان، 

ساختن دیواری در شهری غریب ...


موسی نتوانست ببیند و دم برنیاورد.

و هر بار سوال کرد.


آخرین فرصت ...

موسی سوال کرده بود و خضر، پیش بینی اش را -درباره تاب نیاوردن موسی- باز به یادش آورده بود.

موسی گفت: این بار اگر سوالی کردم، "دیگر با من مصاحبت نکن"!...


 و باز سوال کرد.


تا این همراهیِ معجزه آلود بین دو ولی خدا تمام شود.


چه میشد اگر موسی آن تنبیه را خودش برای خودش طراحی نمی کرد؟

شاید خضر نمیخواست همراهی شان تمام شود ...


***


موسا ییم!

در قفسِ هجرِ تو!

هجری که خودمان با نیات و اعمال خودمان برای خودمان درست کرده ایم.


کاش زین پس تمام طلب هایمان بر محورِ "وصل" شما باشد ...



هیئت؛

جلسه دوم از جلسات سه گانه ویژه محرم و صفر

سخنران، حاج آقا فدایی

چهارشنبه 19 آبان، "ساعت 16"

با موضوع "اضطرار به ولی"

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران


پوستر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۲۲:۴۸
عقیله عشق
شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی آبان ماه

بسم الله الرحمن الرحیم


من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه 
فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر
و ما بدلوا تبدیلا

از مومنان کسانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند؛ 
برخی بر سر پیمان خویش جان باختند، و برخی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند. *


وسعت این آیه در بیکران وجود تو تعریف می شود...
وقتی ایمان را می شود در مردانگی تو یافت
(من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه ..)
آن گاه که برادران ت را به میدان می فرستی تا عهد خویش را با خدایشان تصدیق کنند 
(فمنهم من قضی نحبه...)
و آن ها را جان فدای حق می بینی و تاب می آوری.
و منتظرانه جهاد میکنی، تا لحظه ی موعود فرا رسد ... 
(و منهم من ینتظر..)

و در سنت خدا هیچ تبدیلی نیست 

(و ما بدلوا تبدیلا...)
و در مرام تو نیز، ای آن که بیرق وفا و بندگی را به آسمان رسانده ای...


سوره مبارکه احزاب، آیه 23

 

هیئت؛

اولین جلسه از جلسات سه گانه محرم و صفر

سخنران، حاج آقا فدایی

چهارشنبه 5 آبان ساعت 16

با موضوع اضطرار به ولی

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1 تهران



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۷:۳۵
عقیله عشق
يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی شهریورماه

اَنتَ الَذی اوَیْتَ...

اَنتَ الَذی کَفیْتَ...

اَنتَ الَذی هَدَیْتَ...

***

الها...

چگونه از احوالم به تو شکایت کنم، حال آنکه بر تو پنهان نیست؟

یا چطور مرا از امیدهایی که به تو دارم محروم میکنی؟ و حال آنکه آنها به سوی تو وارد شده اند... 

خدای من، با [وجود] نادانی بزرگم، چقدر لطف داری به من...

و چقدر با [وجود] کردار زشتم، مهربانی میکنی به من...

معبود من!

تو چقدر به من نزدیکی،

و من از تو دورم...

و تو چقدر به من مهربانی...

پس چیست که مرا از تو دور می‌سازد؟

ای خدا! مقصودت از خلقت من این است که خود را در همه چیز به من بشناسانی...

و من نسبت به تو، در هیچ  امری غافل نباشم...

و خدایا! هر قدر که خواری‌ام زبانم را لال کرده، لطف و کرمت زبانم را گویا میسازد.

و هرچه اوصاف و احوالم مرا از تو مأیوس ساخته، نعمت‌هایت مرا به طمع می‌اندازد...

***

اَنتَ الَذی رَزَقْتَ...

اَنتَ الَذی وَفَّقْتَ...

اَنتَ الَذی اَعْطَیْتَ...


 

 

هیئت

چهارشنبه 3 شهریور

ساعت 16

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۱
عقیله عشق
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی مردادماه

بسم الله الرحمن الرحیم

اجازه ام دهید از راه های دور بیایم؛ در بزنم خانه تان را؛ راهم دهید، پناهم دهید، حالم را -هر چند می دانید- بپرسید. اجازه ام دهید به نگاهتان؛ که کار ما سیه روی ها جز به دیدار شما درست نخواهد شد.

ما محتاج دعای تنها نیستیم سیدنا... ما محتاج نگاهیم؛ کوچکیم؛ پر از بهانه ایم.

اجازه مان دهید. به تنور*مان بخوانید، و اگر اطاعت نکردیم بیرونمان کنید و نهیب بزنید که "شیعه" این چنین نیست.

اما بعدش... یادمان بدهید شیعه بودن و درد شیعه بودن را.

از درگاهتان نرانید ما را.

هیچ یم بی شما.

 

* یکی از اصحاب امام صادق (ع) نقل می‌کند: در محضر مولایم امام صادق (ع) ودم، سهل بن حسن از شیعیان خراسان وارد شد، سلام کرد و نشست، عرض کرد: شما خاندان امامت، چرا بر حق خود سکوت کرده و قیام نمی کنید و حال آن که هزاران نفر از شیعیان شما آماده شمشیر زدن در رکاب شما هستند.

امام فرمود: ای خراسانی! لحظه ای درنگ کن. پس امر فرمود تنور را روشن کنند، هنگامی که آتش شعله ور شد، به سهل فرمود: داخل تنور شو، سهل گفت: ای پسر رسول خدا مرا از این کار معاف بدار، در این هنگام هارون مکی یکی از اصحاب با وفای امام وارد شد در حالی که کفش های خود را در دست گرفته بود، سلام کرد و جواب شنید، امام به او فرمود: کفش های خود را بر زمین بگذار و داخل تنور شو، او بدون هیچ درنگی وارد تنور شد و در میان شعله های آتش نشست. امام صادق (ع) رو به خراسانی کرد و از حوادث خراسان برای او گفت، انگار امام در آن جا حاضر بوده. پس فرمود: داخل تنور را نگاه کن. مامون رقی می گوید: من هم جلو رفتم و داخل تنور را مشاهده کردم، هارون مکی در میان آتش نشسته بود، برخاست و از تنور خارج شد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر مانند او می شناسی؟ عرض کرد: به خدا قسم احدی را نمی شناسم، امام حرف او را تایید نمود و فرمود: در زمانی که ما حتی پنج نفر از این گونه یاران نداریم چگونه قیام کنیم؟


هیئت

چهارشنبه 6 مرداد

ساعت 16

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۷
عقیله عشق
يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ق.ظ

دعوت جلسه‌ی رمضان کریم

بسم الله...

و به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند نوید ده که برای آنان در آخرت بوستان هایی انبوه از درختان است که از زیر آن ها جوی ها روان است. هر گاه میوه ای از آن باغ ها روزی آنان شود گویند: «این همان چیزی ست که پیش از این در دنیا روزی ما شده بود»، و آن را در حالی که همانند است برایشان می آورند، و در آن جا همسرانی پاک خواهند داشت و در آن جاودانه خواهند بود.
(سوره مبارکه بقره، آیه 25)

میوه؟
درخت؟
رود؟
غذا؟

تو؟...

آن چه از لذات پاک بهشتت در این دنیا به ما می چشانی، 
نباید به خوردنی ها و دیدنی ها و این پدیده های مادی ختم شود.

همین که لحظه های در آغوش تو بودن را با درک میهمانی رمضان المبارک ت، به تک تک ما عطا میکنی، شاید چشمه ای ست از دریای رضوان و میزبانی ات در بهشت.
بهشت را برای ما بد معنی کرده اند.
بهشت، دائما با تو بودن ست، شبیه همه ی این سحرهایی که دست نوازش ت چشم ها و قلب هایمان را بیدار می کند.


+ متن مربوط به جلسه سوم سخنرانی را از این‌جا دریافت کنید.

هیئت

چهارشنبه  تیر

ساعت 16

سخنران جناب آقای منصوری (جلسه ی سوم از جلسات سه گانه)

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۷
عقیله عشق
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ب.ظ

دعوت جلسه‌ی خردادماه

بسم الله..

 

پشت در قلبم بودم.

یادداشت روی درب توجهم را جلب کرد.

به خط زیبایی نوشته بود:  آمدم نبودی. یوسف

دست و پایم شل شد...

وارد قلبم شدم و درب را محکم بستم.

بغض داغی در گلویم جوانه زد

پیش تر گفته بود بیرون از این جا خبری نیست؛ باید همین جا توی دلت پی حقیقت بگردی.

 ولی من گوش نکردم، گوش نکردم ...

و سال هاست گوش نکرده ام تا چراغ چشمانم خاموش شدند

 

دلم بی در و پیکر شده است

خانه ی قلبم را چپاول کرده اند

و من،

آواره ی کوچه های گل آلود قلبم

فرسنگ ها دورتر از مصر

نمیدانم کجا با او قرار بگذارم ...

 


هیئت

چهارشنبه 5 خرداد

ساعت 16

سخنران جناب آقای منصوری (جلسه ی دوم از جلسات سه گانه)

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۷
عقیله عشق
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ق.ظ

دعوت جلسه‌ی اردیبهشت ماه

یا کریم

 

من هیچ وقت عملی نداشته‌ام تا برای طلب کردن از تو، دست پر باشم. اما نمی‌خواهم فقط این را بگویم؛

می‌خواهم بگویم: من هیچ وقت حتی طلبِ آن چنانی‌ای هم از تو نداشته‌ام.

می‌اندیشم اگر قرار بود تو، برای عطاهایت، به خواسته‌های من نگاه کنی،

وای! تصور کن، چه آشفته‌بازاری...؛ پناه می‌آورم به تو از آتشِ خواسته‌های کوته‌بینانه‌ی خودم. 

تو هر چه داده‌ای از مِهرِ پروردگارانه‌ی خودت بوده، از روی بزرگواری و صفتی فراتر از بزرگواری.

 

نمی‌خواهم بگویم چه‌قدر خوبی که به همان‌هایی هم که به خیال خود، جایی برای تو توی زندگی‌شان باز نمی‌کنند، هستی می‌بخشی و آن هم به بهترین شکل؛

می‌خواهم بگویم: اصلاً چرا راه دور؟ من هم می‌توانم همان آدمی باشم که هیچ وقت تو را ندانسته.

اما تو، به همه‌ی کسانی که نمی‌شناسندت هم نور می‌دهی ..

وقتش شده. راه رفتن را یادم بده تا کم‌کم برای پرواز آماده شوم.

شب‌های قدر دور نیستند...  




هیئت

چهارشنبه 1 اردیبهشت

ساعت 16

سخنران جناب آقای منصوری

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۱۰
عقیله عشق
سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۱ ق.ظ

دعوت جلسه‌‌ی فروردین ماه

هو الاول و الآخر

باز متولد می شویم. روی قلب، سوی عقلمان، به شماست.
کاممان به تربتتان باز می شود و صوت هدایتتان در گوش ما اذان و اقامه می خواند؛
یک دستمان حامل قرآن و دیگری بر سینه ی ارادت به محضرتان،
دوباره ایستاده ایم که دوباره ایمان بیاوریم...

تقصیر واژه ها نیست که به چشم سرهای ما عادی و سبک معنا می آیند. گاهی کوتاهی از ماست و بسته بودن چشم دل هایمان.
***
سلام بر دعوت کنندگان به الله
و راهنمایان به سوی خشنودی های او
و آنان که در حب خدا، به کمال رسیده اند ...

... مسیر خلق در بازگشت به سمت شماست
و حسابرسی آنان با شماست

شمایید "صراط اقوم" - استوارترین راه..

و آن چه را خداوند از 
ولایتتان به ما اختصاص داد،
 نعمتی ست برای پاکیزه بودن سرشت ما، و پاک شدن وجود ما، و تزکیه ای برای ما، و کفاره گناهان ما... 
***
دوباره تمام زندگی مان را با ولایتتان محک میزنیم،
که عیار کائنات را مگر با
نگاه رضای شما نمیسنجند.



هدف این است که مهم ترین اصول و پایه های اسلام را بشناسیم، سپس به آن ها ایمان بیاوریم و بعد از آن زندگیمان را بر اساس آن ها تنظیم کنیم.لذا ناگزیریم در ابتدا در مورد کیفیت ایمان و نتایج ایمان بحث کنیم.
در واقع میخواهیم مهمترین پایه های فکری اسلام به صورت یک طرح کلی،همه جانبه و کاربردی تببین شود.
در هیئت فروردین، گعده ای حول این موضوع در چارچوب قرآن کریم خواهیم داشت. 
این بحث انشالله در گعده های آتی ادامه خواهد یافت.

هیئت

چهارشنبه 18 فروردین

ساعت 16

نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان 1


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۱
عقیله عشق
سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۴ ق.ظ

دعوت جلسه‌ی مهرماه

بسم الله...

جاهلیت ریشه در درون آدم دارد و اگر آن مشرک بت پرست که در درون آدمی ست ایمان
نیاورد، چه سود که بر زبان لااله الا الله براند؟
 آنگاه جانب عدل و باطن قبله را رها می کند و خانه ی کعبه را عوض از صنمی سنگی
می گیرد که روزی پنج بار در برابرش خم و راست شود و سالی چند روز گرداگردش
طواف کند...
آیا خلافت، مسند خلیفة اللهی انسان کامل است در خدمت اقامه عدل و استقرار حق،
یا اریکه قدرت دنیاپرستان دغل باز است که چون میراثی از پدران به فرزندان
منتقل شود ؟
آیا آنان نمی دانستند که خلافت امتیازی موروثی نیست که از پدر به فرزند ارشد
انتقال یابد ؟*


*از یادداشت های شهید آوینی


+این روزها که قربان کردن نفسانیت هایمان به پای تو،
و هم پیمانی با امام مان در غدیر،
روحی تازه در ما می دمد،
بر دل ما از حج خونین داغی ست..
یا اله الحق! داد مظلومان را از ظالمان بستان..



هیئت
چهارشنبه 8 مهرماه
ساعت 16
نمازخانه ی دبیرستان فرزانگان1

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۶:۳۴
عقیله عشق